سرکوب بی‌رحمانه‌ یک آرمان- سریه اردبیللی 

بیستم تیر ۱۳۲۶  آموزگار بزرگ، روزنامه‌نگار، سیاست‌مدار ، رهبر فرقه دموکرات آذربایجان و نخست وزیر حکومت ملی آذربایجان میرجعفر پیشه‌وری، برای همیشه چشم از جهان فروبست.

تشکیل حکومت ملی آذربایجان در آذر ۱۳۲۴ برای بسیاری از مردم آذربایجان لحظه‌ای از بیداری تاریخی بود. پیشه‌وری نخستین کسی بود که آموزش به زبان مادری را قانونی و رسمی کرد. این تنها یک اصلاح آموزشی نبود، بلکه احیای هویت فرهنگی یک ملت بود  اما این اتفاق، نه‌تنها موجی از امید در دل محرومان آذربایجان پدید آورد، بلکه وحشتی عمیق در دل حاکمیت دیکتاتوری و شونیستی پهلوی  و نیروهای واپس‌گرا ایجاد کرد.

دولت مرکزی، با حمایت انگلستان و آمریکا، به شدت نگران گسترش این جنبش دموکراتیک بود. همگی تشکیل این حکومت را نه به‌عنوان یک خواسته‌ ملی و دموکراتیک، بلکه تهدیدی برای ساختار متمرکز و انحصاری قدرت تلقی کردند. آنچه در پی آمد، نه پاسخ به خواسته‌های مردم، بلکه سرکوب بی‌رحمانه‌ یک آرمان بود. چرا که برای نخستین‌بار مردم آذربایجان به مرکز سخن گفتند. زبانی که سرکوب شده بود، به رسمیت شناخته شد. دهقانانی که نان نداشتند، صاحب زمین شدند.  با فساد اربابان محلی مبارزه شد. مجلس ملی، ارتش  (فداییان) و نهادهای دموکراتیک تشکیل شد تبریز، ارومیه، اردبیل و دیگر شهرهای آذربایجان، در مدت کمتر از یک سال، صاحب مدارسی نو، نشریاتی زنده، عدالت‌خانه‌های مردمی  شدند. معلمان روشنفکران،نویسندگان و شاعران نهادهای خود را ساختند. حق رای به زنان  برای نخستین بار در حکومت ملی آذربایجان و شرکت دادن آنان در فعالیت های اجتماعی عملی شد

  مردم دیدند که می‌توان بدون شاه و بی‌نیاز از تهران، زندگی را از نو ساخت. اینها، چیزی نبود که نظام دیکتاتوری و شونیستی پهلوی تحملش کند و تنها یک سال پس از شکل‌گیری حکومت ملی، در آذرماه ۱۳۲۵ پس از توافقات پشت‌پرده با شوروی و عقب‌نشینی ارتش سرخ، ارتش شاهنشاهی ایران با تجهیزات سنگین وارد آذربایجان شد. این ورود، آغاز یک فاجعه تاریخی بود. هیچ دادگاه رسمی‌ برای بررسی این جنایات برگزار نشد.

میرجعفر پیشه‌وری، رهبر و نخست‌وزیر حکومت ملی آذربایجان، پس از تبعید به اتحاد جماهیر شوروی، در سال ۱۳۲۶ خورشیدی (۱۹۴۷ میلادی) و در دوران حکومت استالین، به‌طرزی مشکوک در یک سانحهٔ رانندگی جان باخت.

** پیکر او به‌صورت پنهانی و شبانه، توسط شمار اندکی از هوادارانش در حیاط درمانگاه شهرک بوزونا به خاک سپرده شد. آنان برای جلوگیری از شناسایی محل دفن، خاک قبر را همسطح زمین کرده و تنها گل‌هایی روی آن کاشتند.

سال‌ها بعد، زمانی که ولی آخوندوف به رهبری جمهوری سوسیالیستی آذربایجان رسید، موفق شد رضایت مسکو را برای انتقال بقایای پیکر پیشه‌وری به قبرستان فخری باکو جلب کند.

در آستانه پانزدهمین سالگرد تأسیس حکومت فرقه دموکرات آذربایجان (۲۱ آذر)، کمیته مرکزی فرقه در فوریه ۱۹۶۰ از آخوندوف خواست تا مقدمات انتقال پیکر پیشه‌وری، انتشار مجموعه آثار برگزیده‌ی او، و همچنین نام‌گذاری خیابان یا مؤسسه‌ای در باکو به نام او را فراهم آورد.

هرچند دولت شوروی با انتشار آثار پیشه‌وری و نام‌گذاری رسمی به نام او مخالفت کرد، چرا که بیم آن داشت این اقدامات به روابط حساس میان شوروی و ایران آسیب برساند، اما با انتقال پیکر او به باکو موافقت نمود. در نهایت، در تاریخ ۲۲ مارس ۱۹۶۰، پیکر پیشه‌وری به محل کنونی‌اش در قبرستان فخری باکو منتقل و تندیسی نیز بر مزار او نصب شد. در ادامه و در سال ۱۹۶۵ میلادی، ولی آخوندوف موفق شد مجوز انتشار مجموعه آثار برگزیده‌ پیشه‌وری و نام‌گذاری یکی از خیابان‌های باکو به نام وی را نیز دریافت کند.**

رهبر فداییان آذربایجان رادر قبرستان فخری باکو به رسم «امانت» به خاک سپردند. این واژه، «امانت»، حامل آرزویی بود ناتمام. بازگشت به تبریز، شهری که  با صدای او بیدار شد.

پیشه‌وری اگرچه رفت، اما هنوز در حافظه تاریخی بخشی از مردم آذربایجان حضور دارد. روحش در آسمان تبریز، هنوز به دنبال رؤیای ناتمامش پرواز می‌کند.

پیشه‌وری اگرچه رفت، اما هنوز در حافظه‌ی تاریخی بخشی از مردم آذربایجان زنده است. 

نامش در حافظه کوچه‌های تبریز، چون زمزمه‌ای خاموش اما ماندگار جاری‌ست.

پهلوی ها  در گور تاریخ خفته اند. نظام فاشیستی شیعه نیز، بر همان ستون‌های پوسیده‌ پان‌ایرانیسم و پان‌فارسیسم پهلوی تکیه کرده و فرمان می‌راند. اما آذربایجان زنده است؛ با نبضی که در طلب حقوق ملی، سیاسی و اجتماعیِ سرکوب‌شده‌اش می‌تپد. پیشه‌وری هنوز هم در زندان‌های آذربایجان و تهران، در چهره‌ زندانیان آذربایجانی به بند کشیده می‌شود و در قالب سرکوب‌شدگان، دوباره و دوباره به قتل می‌رسد.

حکومت ملی آذربایجان تنها یک سال دوام آورد، اما آرمان آن زنده ماند.امروز ایده آزادلیق ، عدالت ، میللی حکومت  همچنان در قلب میلیون‌ها آذربایجانی زنده است.

اگرچه او رفته است، اما مشعلی افروخت که هنوز خاموش نشده است.

یاد و خاطره‌ی پیشه‌وری، رهبر حکومت ملی آذربایجان و تمامی کسانی که در راه برپایی این حکومت برای عدالت، برابری و کرامت انسانی مبارزه کردند، گرامی باد.

11 اییول 2025

** – برگرفته از نوشته علی مرادی مراغه‌ای

Comments are closed.