✏ جنبش حماس با پذیرش کامل طرح صلح ترامپ، پردهای تازه بر صحنه سیاست خاورمیانه کشیده است. این پذیرش تنها یک حرکت تاکتیکی نیست، بلکه میتواند آغاز یک دوران نوین در معادلات قدرت منطقه باشد. آتشبس، آزادی اسرا و واگذاری اداره غزه به نهادی تکنوکرات فلسطینی با حمایت عربی و اسلامی، عملاً معادلهای را رقم میزند که نه تنها مسیر غزه را تغییر میدهد، بلکه جمهوری اسلامی و پروژههایش در منطقه را به لرزه میاندازد.
✏ نخستین پیامد این توافق، پایان یافتن بهانههای جنگی است که جبهههای مختلف از یمن تا لبنان را شعلهور نگاه داشته بود. حوثیها در یمن آشکارا گفتهاند که تا زمان جنگ غزه، به حملات علیه کشتیها در دریای سرخ ادامه خواهند داد. حالا با خاموش شدن جبهه غزه، دستاویز آنها نیز فرو میریزد. جبهه یمن میتواند از حالت درگیری مستقیم خارج شود و این یعنی یکی از مهمترین اهرمهای فشار جمهوری اسلامی در معادلات منطقهای عملاً بیاثر خواهد شد.
✏ پذیرش کامل طرحِ ترامپ توسط حماس نهتنها غزه را از آتش میرهاند، بلکه زنجیرهای از فشارها را به سوی متحدان منطقهایِ حماس و تهران میکشاند؛ از جمله حزبالله. آنچه پس از ۷ اکتبر حزبالله با توجیه «دفاع از غزه» انجام داد، حالا دیگر بهعنوان حربهای مشروع برای حفظ زرادخانهاش قابل قبول نیست. با آتشبس و آزادی اسرا، اهرم اخلاقی و سیاسی که حزبالله برای توجیه سلاحهایش داشت، تحلیل میرود و جامعه بینالملل، بازیگران عربی و حتی بخشهایی از افکار عمومی لبنان فشاری بیسابقه برای خلع سلاح و «نظمبخشی» اعمال خواهند کرد. این فشار میتواند نفوذ جمهوری اسلامی در لبنان را نه فقط کاهش دهد، که در معرض بازخوانی و فروکاست استراتژیک قرار دهد.
✏ در سطح کلانتر، با فروکشکردن جنگ غزه و بستهشدن پرونده اسرا، ابتکار عمل به دست بازیگران عربی و اسلامی میافتد که سالهاست در پی بازتعریف نقش فلسطین بدون قیمومیت تهران هستند. در این فضا، شعارهای ضداسرائیلی جمهوری اسلامی نه تنها پژواکی نخواهد داشت، بلکه در رقابت با «صلح عملی» کاملاً بیاعتبار جلوه خواهد کرد. جمهوری اسلامی که همواره خود را محور مقاومت معرفی میکرد، حالا باید پاسخ دهد که چرا هیچ دستاورد ملموسی جز ویرانی و تحریم برای مردم منطقه به ارمغان نیاورده است.
✏ در نهایت، پذیرش طرح ترامپ توسط حماس میتواند نقطه پایانی باشد بر دورهای که تهران تصور میکرد میتواند از طریق نیابتیها سرنوشت منطقه را در دست داشته باشد. آتشبس در غزه، توقف حملات در یمن و فشار برای خلع سلاح حزبالله، سه ضربه راهبردی به عمق نفوذ جمهوری اسلامی وارد میکند. این همان نقطهای است که در آن سیاست خارجی مبتنی بر «میدان» در برابر دیپلماسی واقعی شکست میخورد.
Comments are closed.