واحدهای اندازه‌گیری تورکی

واحدهای اندازه‌گیری تورکی

واحد طول:
آرشین: 115 سانتی متر
یاریم آرشین: 57.5 سانتی متر
چَرَک: 29 سانتی متر
سییه: 14.5 سانتی متر
پونزا: 7.2 سانتی متر

واحدهای اندازه گیری طول مسافت درمقیاس بزرگتر “آغاج” بود
آغاج = 6 کیلو متر
منزل= 6 آغاج
در زمان های قدیم حد فاصل هرآغاج قهوه خانه‌ای جهت استراحت وجود داشت
معمولا یک فرد معمولی روزانه دو آغاج راه می‌رفت
یک مسافر تنبل یک آغاج راه می‌رفت
و آدم های خیلی تنبل طوری مسافرت می‌کردند که اگر مسافت 10 روز را جمع می‌کردی از 9 آغاج هم کمتر می‌شد.
این موضوع برای اینکه میزان تنبلی شخصی را مشخص کنند، می‌گفتند فلانی خیلی زرنگ است “اون گونده دوققوز آغاج یول گئدیر” (در 10 روز 9 آغاج راه می ‌رود)

واحدهای پول:
قیران: 100 دینار:بیست شاهی
ده شاهی: 50 دینار
چهار شاهی: یک عباسی
یک منات: 3.5 قیران
یک پنابت: 50 دینار
اؤچ پنابت: 1.5 قیران
قارا پول (پشیز): سکه کم ارزشتر از برنز و یا روی
“تومان” واحد پولی ۸۰۰ ساله درفرهنگ و ادب و تاریخ  ترکان نیز همواره به جای عدد ده هزار استفاده شده است. این واحد پولی را بخاطر برابری آن با ۱۰۰۰۰ دینار چنین نامی را نهاده‌اند. «سکه صد دینار» یا‌‌ همان «صنار» را سلطان محمود غزنوی ضرب کرد و بعد‌ها به « محمودی » معروف شد. دینار واحد پول روم و برگرفته ازنام امپراتور روم دیناریوس بوده است. همزمان شاهان سامانی ماوراءالنهر سکه‌های نقره‌ای معروف به «شاهی» را ضرب کردند که ارزش آن نصف محمودی بود. بعداً ۱۰۰۰ دینار را «قران» و ۱۰۰۰۰ دینار را «تومان» گفتند. در اواخر دوره قاجار سکه‌های ۱۰۰۰ و ۲۰۰۰ دیناری ضرب شد که به یک «قران» و «دو قران» یا دوهزار (اصطلاحاً دوزار و دو قرون) معروف شدند.

واحدهای وزن:
درم: 10 مثقال: 15.5 دانگ
یک چتوه‌ر: 22 مثقال
چئت : 11 مثقال
یک مثقال: 24 نخود: 4.68 گرم
باتمان: 5 کیلو ( دربازارتبریز 4.440 کیلو گرم/ درخراسان 3.330 کیلوگرم )
یک نخود: چهار گندم
پونزا: 250 گرم
هفدرم: 125 گرم
سیر: 80 گرم: 16 مثقال
واحد اندازه گیری محصولات کشاورزی درمیان اقوام تورک و کسانی که با تورکها داد و ستد داشته اند باتمان بوده است. مقدار باتمان در مناطق مختلف و نیز بر حسب جنسی که توزین می شد متغیر بود. در ترکیه هر باتمان 6 اقه (اقیه) است که هر اقه 400 درهم یا 1283 گرم و بنابراین هر باتمان معادل 7.698کیلوگرم است .

واحد اندازه گیری زمین های کشاورزی”دنؤم” بوده است و دؤنگ، دؤنگه، دؤنرگه و دؤنوم کلمات تورکی به معنای “محل دور زدن” می باشد و برای قطعه زمین بکار میرفته است.
یک دنوم به اندازه 900 مترمربع است.
هر دنؤم به واحدهای کوچک تر تقسیم می شود.
مثل: دؤرد دؤنگه (چهاردانگ) ، آلتی دؤنگه (شش دانگ) ، اوچ دؤنگ (سه دانگ).

اولچولر ölçülər
اوزونلوق، بوی Uzunluq-Boy: طول،درازا
اَئن Ən: عرض
حوندورلوک Hündürlük: ارتفاع
آرا Ara: مسافت، فاصله
یاریم باتمان Yarım batman: نیم من
بئش آغاج Beş Ağac :پنج کیلومتر
بیر گیروانکا Bir qırovanka: یک لیتر
کسیر Kəsir: کسر
بیر چرک Bir çərək: یک چهارم
اون آردیم On ardım: ده قدم
بیر قاریش  Bir qarış: یک وجب
بیر چووال  Bir çuval:  یک گونی
ایکی تلیس  İki təlis: دو گونی
بیر آووجئ Bir ovuc: یک مشت
بیر اتک Bir ətək: یک دامن
یئترینجه  Yetərincə: به اندازه کافی
یوزلرجه Yüzlərcə: صدها
سایسیز Saysiz: بی شمار
قالیق Qalıq: باقیمانده
ساحه Sahə:مساحت
قیرام Qıram:گرم
آغاج Ağac: شش کیلومتر
ایاق Əyaq: پا(واحد اندازه گیری طول و عرض فرش در قدیم)
دَیَر Dəğər: ارزش، قسمت
پای Pay: سهم، قسمت غذا
چکی  Çəki: وزن
اؤلچو Ölçü: اندازه
لای Lay: یک دور کامل در فرش بافتن
جوتلوق Cütlüq: به اندازه شخم زدن دو گاو در یک روز
دگیرمان Dəğirman: آبی که بتواند یک آسیاب را بگرداند (باغداری)
سورو Suru: گَلّه گوسفند و بز
ناخیر Naxır: گَلّه گاو
ایلخی İlxı: گَلّه اسب
بؤلوک Bölük: یک قسمت (مالدارلیقدا سورودن آیریلان لار) اؤرنک (مثال): بیر بولوک قوزو
بؤلوک Bölük: قسمت (در انگلیسی تبدیل به “بلوک” شده است)

بیایید این کلمات زیبا، با معنا و اصیل تورکی را که گاها زبان های دیگر نیز از ما به قرض گرفته اند و استفاده می کنند را به یاد داشته باشیم و در زندگی روزمره استفاده کنیم
درحالی که همچنین قدرتمندی و گستردگی در کلمات زبان مادریمان وجود دارد چرا اجازه دهیم زبانمان مورد هجوم کلمات بیگانه واقع شود؟

سالها پیش استاد شهریار چه زیبا سرودند:
تورکون دیلی تک سئوگیلی ایستکلی دیل اولماز
اؤزگه دیله قاتسان بو اصیل دیل اصیل اولماز
تورکون مَثَلی، فولکلوری دونیادا تک دیر
خان یورقانی، کند ایچره مثل دیر، میتیل اولماز

Comments are closed.